برای شناخت چگونگی دستیابی عراق به ثبات سیاسی و اتحاد ملی لازم است عوامل برهم زننده در این کشور را بشناسیم. پس از آن با حذف این عوامل میتوان انتظار داشت که عراق روی آرامش و ثبات را ببیند. در یک نگاه کلان میتوان این عوامل را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد:
- عوامل داخلی
کشور عراق از ابتدای شکلگیری از عدم اتحاد ملی رنج میبرد و هنوز روند دولت- ملت در این کشور رخ نداده است. تشکیل عراق بر مبنای سه بسته قومی کردهای اهل سنت، اعراب اهل سنت و اعراب شیعی بوده است.
این در حالی است که هیچیک از این واحدها خود را جزو کشور عراق محسوب نمیکنند. به بیان دیگر هرکدام از این سه گروه بیش از آنکه خود را عراقی و شهروند عراق بدانند، وابسته به خاستگاه قومی و قبیلهای خود میدانند.
برای مثال یک کرد بیش از آنکه خود را عراقی بداند، کرد میداند و این در حالی است که میان اعراب شیعه و سنی هم اختلافات تنشهای جدی وجود دارد. این تنش مهمترین زمینه برای بر هم زدن ثبات سیاسی است.
سایر عوامل مانند بافت قبیلهای و قومی هم در این راستا به ایفای نقش میپردازند. در این میان بقایای حزب بعث که با بافت قبیلهای مرکز عراق عجین شدهاند، توانستهاند در ۴ استان سنینشین الانبار، دیالی، نینوا و صلاحالدین ثبات را بر هم بزنند.
عامل دیگر تکثر فوقالعاده در عرصه سیاسی است؛ به گونهای که اجماع نظر عملا غیرممکن است.
این تکثر با وجود قانون اساسی این کشور مصوب ۲۰۰۳ که عراق را در حالت فدرالی به رسمیت شناخته، باعث شده که این ساختار قانونی خود به مثابه یک مانع جدی در راه ثبات به ایفای نقش بپردازد.
برای مثال بر اساس قانون اساسی عراق هر کدام از محافظات (استانها) عراق توسط یک شورای استانی منتخب مردم اداره میشود. استاندار در این استانها دارای اختیارات وسیعی است؛ به گونهای که نفوذ قدرت دولت مرکزی از استاندار کمتر است و همین امر عاملی است برای بیثباتی.
در نتیجه تکثر بیش از اندازه در احزاب در کنار بافت سنتی قومی و قبیلهای و عدمشکلگیری روند دولت - ملت سبب شده که عراق به صورت ساختاری از ثبات فاصله بگیرد.
- عوامل خارجی
در این زمینه باید گفت که مهمترین دشمن ثبات در عراق، عربستانسعودی است. این کشور از زمان شکلگیری عراق از ایجاد دولت دموکراتیک در مرزهای خود واهمه داشته، زیرا موفقیت این الگو میتواند برای اعراب به مثابه یک الگوی مطلوب در نظر گرفته شود.
همین امر ثبات سیاسی عربستان را با مشکل مواجه میکند. بنابراین عربستان تمام تلاش خود برای ممانعت از شکلگیری ثبات در عراق را بهکار بسته است.
در کنار خطر الگوگیری شهروندان عربستانی از عراق، باید به بحث نفت اشاره کرد. ظرفیت بالقوه نفت عراق که حدود ۱۲میلیون بشکه در روز تخمین زده شده، میتواند در سایه ثبات سیاسی محقق شود و همین میتواند جایگاه عربستان به عنوان ثروتمندترین کشور عرب و بزرگترین صادرکننده نفت در جهان را به مخاطره بیفکند.
به همین دلیل است که عربستان تمام تلاش خود برای مقابله با ثبات سیاسی عراق را به کار گرفته است. در کنار عربستان باید به نقش منفی رژیم صهیونیستی هم اشاره کرد. این رژیم از شکلگیری عراق دموکراتیک و ثروتمند به صورت جدی بیمناک است. بنابراین میکوشد تا عراق متحد شکل نگیرد.
در همین زمینه اردن هم همانند عربستان از شکلگیری دولت دموکراتیک در عراق بیمناک است؛ چرا که میتواند به عنوان الگویی برای شهروندان اردنی تبدیل شود.
در این میان تنها میتوان از جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری که حقیقتا دنبال ثبات سیاسی در عراق است، نام برد. دولت ایران ثبات سیاسی و اتحاد ملی در عراق را به نفع خود میداند؛ چراکه عراق متحد و با ثبات میتواند بزرگترین شریک اقتصادی ایران شود.
در صورت تحقق ثبات در کشور عراق، جمهوری اسلامی میتواند تا سقف ۱۵میلیارد دلار مبادلات تجاری خود با عراق را گسترش دهد.
عراق به لحاظ نزدیکی جغرافیایی با ایران هزینه بسیار کمی در حملونقل کالای مصرفی دارد و بازار مصرفی عراق میتواند به راحتی در اختیار کالاهای تولید شده در ایران قرار گیرد. در کنار عامل اقتصادی میتوان به مولفههای مذهبی و فرهنگی میان دو کشور هم اشاره کرد که همین امر انگیزه ایران برای ثبات در عراق را دوچندان میکند.
ضمن اینکه گسترش الگوی عراق دموکراتیک برای ایران که شاهد انتخابات است، نمیتواند تهدیدی محسوب شود.
- نتیجهگیری
با توجه به مواردی که یاد شد، ثبات سیاسی در عراق منوط به رفع عوامل تهدیدزاست. اما از آن جهت بخشی از این عوامل ساختاری است و نباید در کوتاهمدت و میانمدت در انتظار ثبات سیاسی و عراق متحد بود. تا زمانی که عراقیها خود را در وهله اول شهروند عراقی ندانند، چشمانداز تحقق ثبات سیاسی در کوتاهمدت امکانناپذیر است.
منبع: همشهريماه
نظر شما